هيچكس از بزرگترهايي كه پاهاي كوچكش را توي كفششان ميكرد اين كار را نميكردند؛ پس چرا بايد او راضي ميشد تا جلوي ديگران لباسش را عوض کند.
مادر نميدانست اما اين اولين درس حجاب بود كه بدون هيچ زحمتي او در اولين سالهاي زندگي خود فقط با مشاهده بزرگترها آموخته بود. هروقت لباس به تن نداشت، لب ميگزيدند و زود او را ميپوشاندند؛ پس نبايد برهنه ميبود.
بعد كه كمي بزرگتر شد خالهبازي را با چادر سركردن و روسري گذاشتن ياد گرفت. چادر اولين چيزي بود كه ياد گرفت براي عروسكش بدوزد و چون مامان جلوي مردها حجاب داشت، او هم ياد گرفت كه اين كار را بكند.
وقتي 9 ساله شد و برايش جشن تكليف گرفتند، يك چادر خيلي خوشگل سفيد با گلهاي قرمز و يك چادر مشكي نرم و توردوزي شده به او هديه دادند، يك دست مانتو و شلوار قشنگ به همراه يك روسري كه بالاي سرش مدل بافت داشت و لبهاش بايك سنجاق كريستالي پروانهاي بالاي گوشش وصل ميشد، هداياي جشن تكليف او را تكميل ميكرد.
زهره عاشق اين پوشش بود و وقتي آنها را ميپوشيد هم حس ميكرد بزرگ شده است و هم احساس ميكرد از دزداني كه وقتي كوچك بود مامان ميگفت دخترهاي خوشگل را ميدزدند، در امان است. دزداني كه حالا ميدانست با نگاههايشان هم سرقت ميكنند. او وقتي لباسهاي جشن تكليفش را تن ميكرد مثل يك آدم بزرگ آهسته و موقر گام برمي داشت.
آغاز حجاب
در تعاليم اسلامى به اين نكته توجه كامل و توصيه شده است كه از حدود شش سالگى با دختر و پسر به روشى جداگانه رفتار شود. در كتاب راهنماي پدران و مادران آمده است:
در روايات اسلامى توصيه شده است كه دختربچه شش ساله را پسر بچه يا مرد نامحرم نبوسد و در بغل نگيرد. همچنين زنهاى نامحرم از بوسيدن پسربچهاى كه سن او از هفت سال گذشته است، خوددارى كنند.
همينطور توصيه كردهاند كه رختخواب كودكان در شش سالگى از هم جدا شود.
رعايت اين اصول سبب مىشود كه دختران و پسران از همان آغاز بتدريج نقش مردانه و زنانه خود را پيدا كنند و براى بلوغ آمادگى كافى داشته باشند.
به هر حال بايد از دوران كودكى زمينه براى رشد ويژگيهاى فطرى دختر و پسر در خانواده فراهم آيد و هر يك از اين دو در مسيرى كه آفرينش با تدبيرى حكيمانه پيش پاى آنها نهاده است، سوق داده شوند.
الفباي حجاب و عفاف
نادره مادر دو پسر و دو دختر است. فرزندان او همه عفيف و با حجاب هستند؛ اين موضوع را در ميان پسران او نيز ميتوان ديد.
اين مادر 50 ساله ميگويد: هرگز نديدم پسرانم شلوار تنگ به پا كنند و يقه باز بگذارند و به ناموس مردم چشم داشته باشند.
از وقتي كه آنها خيلي كوچك بودند و داستان برايشان تعريف ميكردم از داستانهايي ميگفتم كه در آن كسي كه حيا نداشته چه ضررهايي در زندگياش كرده يا كسي كه عفيف نبوده خودش و ديگران را به بدبختي كشانده است.
خودمان هم در خانواده رعايت ميكرديم و خانوادهاي متعهد به حجاب و عفاف بوديم، نه اينكه دخترها را بپوشانيم و پسرها را به حال خود رها كنيم.
من از شش ـ هفت سالگي به پسرانم ياد دادم كه لباس بايد بدن را بپوشاند نه اينكه آن را بيشتر نمايش دهد. به نمايش گذاشتن كار آدمهاي سيرك است نه مردم معمولي. به آنها ياد دادم اگر چشم تو به دنبال دختري باشد چشم كسي به دنبال خواهر تو خواهد بود و خانواده ات آرامش نخواهند داشت.
جامعهپذيري عفت
عفت در خانواده و در جامعه شكل ميگيرد و پيش از حجاب بايد معناي آن در ذهن بچهها بخصوص دخترها شكل بگيرد.
زهرا محمدي، جامعهشناس ميگويد: قويترين فرآيند جامعهپذيري وقتي شكل ميگيرد كه نمايشي يكدست و فاقد تضاد داشته باشد. يعني اگر كودك در خانواده يك چيز را ببيند و در جامعه چيز ديگر، روند دروني شدن ارزشهاي اجتماعي در او سست ميشود.
وي به خانوادهها توصيه ميكند: اگر به سلامت و عفت فرزندان خود ميانديشيد، بعد از به دنيا آمدن آنها سعي كنيد ارزشهاي متناسب با جامعه را پيش روي آنها قرار دهيد.
حجاب در بازيها
وقتي كودك چهار ـ پنج ساله شد كمكم ميتوانيد لباسهاي او را پوشيدهتر كنيد. مثلا به او شلوار و دامنهاي بلند بپوشانيد و با دامنهاي كوتاه جوراب شلواري تن او كنيد.
با او بازي كنيد و در بازي چادر يا روسري به او بدهيد تا نقش مادر يا مادر بزرگ يا زن شاغلي را بازي كند كه دكتر است يا در اداره كار ميكند.
در بازي با عروسكها براي آنها لباسهاي پوشيده هم بدوزيد و به او ياد دهيد كه اين كار را بكند.
اگر كودكتان عروسكهاي خارجي دارد با او بازي كنيد كه براي آن جشن تكليف بگيرد و لباسهاي پوشيده و روسري تنش كند.
مراقب تاثير عروسكهايي چون باربي روي سليقهها و رفتارهاي فرزندتان باشيد.
سعي كنيد در كودك رغبت ايجاد كنيد و چيزي را به او تحميل نكنيد. اگر موفق عمل كنيد، هنگام بلوغ نوجوان با حجاب و عفاف مانوس خواهد بود.
حجتالاسلام والمسلمين هادي زينالعابدين، استاد حوزه علميه قم در اين باره به چارديواري ميگويد: «اسباببازيهاي كودكان در زمينه حجاب و عفاف مورد بيتوجهي قرار گرفتهاند و استفاده كودكان از عروسكهاي خارجي با عنوان باربي و تبديل شدن اين عروسكها به الگوهاي ظاهري رفتار و عمل كودكان، خطري جدي را براي آينده آنها همراه خواهد داشت.
بنابراين ميتوان اين گونه نتيجهگيري كرد كه با وجود لزوم آزادي عمل كودك در انتخاب لباس و استفادهكردن از اسباببازيهاي متنوع، بايد ذائقه او را در راستاي تعالي پرورش داد، نه اين كه از اوان كودكي، فرزند با نوعي از برخورد پدر و مادر روبهرو شود كه رعايت حجاب را در درجههاي كماهميت قرار دهد.»
(جام جم - ضميمه چارديواري)