ايران بزرگترين مصرفكننده چادر مشكي، سالانه 100 ميليون متر چادر وارد ميكند
ايران عملا كارخانه چادر مشكي ندارد. به عبارت ديگر، در حالي كه ايران بزرگترين مصرفكننده چادر مشكي در دنياست، اما نتوانسته تاكنون در زمينه توليد اين نوع پارچه جايگاهي را در جهان از آن خود كند.
پوشش چادر، مخصوص زنان خاورميانه است اما دو توليدكننده عمده چادر مشكي يعني ژاپن و كره، خارج از مرزهاي اين منطقه به توليد و صدور اين كالا مشغول هستند.
به گفته عليرضا حائري، دبير انجمن صنايع نساجي ايران، در 11ماهه سال 90، حدود 90 ميليون دلار پارچه چادرمشكي به ايران وارد شده است كه طبق پيشبينيها اين رقم در سالجاري به صدميليون دلار يا 20 هزار تن پارچه چادر مشكي ميرسد كه اين ميزان معادل صدميليون متر پارچه است. همچنين او اضافه ميكند: «حدود 850ميليون متر توليد داخل داريم كه اين به آن معناست كه از 70درصد ظرفيت توليد استفاده ميكنيم و از 30 درصد ديگر عملا استفادهاي نميكنيم.»هر چند از گوشه و كنار شنيده ميشود كه در ايران هيچ توليدكننده چادر مشكي وجود ندارد و حتي تلاشهايي در گذشته منجر به شكست شده است اما بر اساس گفتههاي دبير انجمن صنايع و نساجي ايران در حال حاضر فقط چهار واحد توليد پارچه چادر مشكي در ايران وجود دارد كه چهار تا پنج درصد نياز داخلي كشور از اين طريق تامين ميشود.
از طرف ديگر در اواخر فروردين، مدير كل صنايع نساجي وزارت صنايع به مناسبت سال توليد ملي از تدوين پيشنويس لايحه حمايت از توليد پارچه چادر مشكي خبر داد. مهدي اسلامپناه به «فارس» گفته است: «در حال حاضر دانش فني توليد پارچه چادر مشكي در كشور وجود دارد كه با حمايت از سرمايهگذاران ميتوان نياز داخل را به اين محصول از طريق توليدات داخلي برطرف كرد. در پيشنويس لايحه حمايت از توليد پارچه چادر مشكي مواردي مانند مكانيابي براياحداث كارخانه، نوع برخورداري از تسهيلات، سرمايهگذاري مورد نياز، معافيتها، واردات مواد اوليه و نرخ ارز پيشبيني شده است. در صورت اجرايي شدن اين لايحه و راهاندازي چند واحد توليدكننده چادر مشكي در كشور به زودي امكان تامين تمام نياز داخل به اين محصول فراهم خواهد شد. توليد پارچه چادر مشكي از شعارهاي دولت نهم بود كه متاسفانه تاكنون اقدام خاصي براي اجرايي شدن آن صورت نگرفته است.»
چادرهاي كرهاي و ژاپني
در بازار مولوي تهران، هيچ مغازهاي را نميتوان يافت كه قيمت چادرهاي مشكي و حتي رنگيشان يكسان باشد. به قول يك فروشنده جوان همه چيز بستگي به «بچهها» دارد. هر فروشندهاي قيمت دلخواهش را روي پارچههايش ميگذارد و بعد هم ميايستد و با مشتري چانه ميزند.
نميشود با يكي، دو ساعت گشت و گذار در يك بازار بزرگ، سر از انواع و اقسام پارچههاي مشكي چادري درآورد. اما آنچه كه واضح است بازار در دست كرهايها و ژاپنيهاست. هر چند تمام فروشندهها جنس پارچه ژاپني را بهتر ميدانند اما كرهايها با قيمت ارزانتر يا به گفته برخي فروشندهها مناسبتر، طرفداران بيشتري دارند. يك فروشنده كه گوشه مغازهاش نشسته است و جدول حل ميكند، ميگويد: «پارچههاي ژاپني براي پولدارها يا خانمهايي است كه مارك برايشان مهم است.»
بيشتر فروشندهها قيمتها را بر حسب «قواره» ميگويند. قواره هم در حدود چهار و نيم تا پنج متر است. پارچههاي كرهاي از 30 هزار تومان شروع و به 60 هزار تومان ختم ميشوند. پارچههاي ژاپني از 100 هزار تومان تا 250 هزار تومان، بسته به فروشنده، در نوسان است.
قديميترين جنس پارچه مشكي كرپ نام دارد كه از قديم وجود داشته است. از جنسهاي ديگر ميتوان به ژورژت كه مخصوص عربهاست و همچنين كنكن اشاره كرد كه چيزي بين كرپ و ژورژت است. لكسوز، ميتسوبيشي و الگانس هم از مشهورترين ماركهاي چادر مشكي هستند
به گفته يك فروشنده، خانمهاي جوان بيشتر چادرهاي عربي و بحريني ميپوشند و ترجيح ميدهند جنس پارچه چادرشان از اجناس جديد همچون كنكن يا ژورژت باشد كه براق و لخت هستند.
«كامراني» كه يك پارچهفروش قديمي است و در قم زندگي ميكند، در مورد اوضاع واردات پارچه مشكي ميگويد: «در عرض دو سال يك فروشنده چادر ميتواند پولدار بشود. در عراق پارچه بدون گمرك وارد ميشود و قيمت آن نصف ايران است. تاجر ايراني دوست دارد از آنجا خريد كند اما گمرك جلويشان را ميگيرد. اما با اين حال يك تعداد هستند كه خودشان ميروند و به صورت قاچاقي وارد ميكنند. از بستهبندي خارج ميكنند و داخل ساك ميگذارند و رويش را هم اسباب بازي قرار ميدهند. بعد ميآيند و اينجا دو، سه برابر ميفروشند و يكشبه پولدار ميشوند. فرض كنيد اگر آنجا قوارهاي 20هزار تومان باشد، در ايران 80هزار تومان ميفروشند. تاجر ايراني دوست دارد ارزان بخرد و گران بفروشد. جنس خوب هم نميخرد. تاجر عرب ميآيد از ايران جنس ميبرد. چرا؟ چون تاجر ايراني يكدفعه چند تا كشتي ميخرد و جنس توي بازار نيست. تاجر عرب هم مجبور است از ايران جنس بخرد. ايراني تمام يك مارك را مثلا انحصاري ميكند و آنها هم مجبورند بخرند. در اهواز پارچههاي چادرياي هست كه در مقايسه با تهران نصف قيمت است. در اهواز پارچههای قاچاقي از طريق خرمشهر وارد ميشود و ارزانتر است.»
در اين ميان، انگار هنوز بازار پارچههاي چادري از دست چين در امان مانده است. هرچند نميتوان زياد مطمئن بود چرا كه يكي ميگويد چين نميتواند چادر مشكي بزند، يكي ديگر ميگويد ميزند اما زياد وارد ايران نميشود چون كيفيت ندارد.
يكي از فروشندهها كه كمكم دارد براي خوردن ناهار آماده ميشود و اعتقاد دارد براي شناختن چادر دستكم بايد يك هفته وقت گذاشت، ميگويد: «چادر مشكي خوب بايد رنگ ندهد، چروك و نخكش نشود، اليافش ريز باشد و خاك هم نگيرد. همين است كه ايران نميتواند بزند. چادر مشكي سخت است. دستگاهش را ندارند. چند سال پيش هم توليد كردند اما -خيلي ببخشيد- مزخرف بود. توي دست ميگرفتي از هم باز ميشد. رنگ ميداد.»
اما فروشنده ديگري ميگويد ايران نميتواند چادر مشكي توليد كند چون تاجرها به نفعشان نيست. «قرار بود يك كارخانهاي در اصفهان راهاندازي بشود اما همينها جلويش را گرفتند.»
از ديگر كشورهايي كه پارچههايشان به وفور در بازار ايران ديده ميشود ميتوان به اندونزي، هند، پاكستان و تايلند اشاره كرد. پارچههاي رنگي اندونزي بهترين نوع پارچه هستند. قيمتشان هم بين 20 تا 35هزار تومان است. ايران در اين زمينه به همان پارچههاي تترون نمازي بسنده كرده است كه معمولا متري 1500تومان است و از بروجرد و كاشان ميآيد.
عبا و قباهاي چهار فصل
شايد بتوان گفت در زمينه لباسهاي روحانيون اوضاع بهتري وجود دارد اما باز هم نميتوان نقش واردات را ناديده گرفت.
قبا لباس بلندي است كه روحانيون زير عبا ميپوشند. پارچههاي قبا همان پارچههاي كت و شلواري هستند. از مهمترين كارخانههاي توليدكننده اين نوع پارچه ميتوان به «مرينوس»، «مقدم» و «مطهري» اشاره كرد. به گفته كامراني، پارچهفروش قديمي بازار، سه مدل قبا وجود دارد: زمستاني، تابستاني و چهارفصل. جنس قباهاي زمستاني سنگين و ضخيم است. پارچه مورد استفاده اين قبيل قباها، فاستوني است و تنها تفاوتش با فاستوني كت و شلواري اين است كه پارچه قبا ساده و بدون نقش و نگار است. او ميگويد: «فاستوني ايران حرف اول را در دنيا ميزند و قيمت اين نوع قبا هم 40هزار تومان ميشود.» اما قباهاي تابستاني و چهارفصل ارزانتر هستند، 15 تا 20هزار تومان قيمت دارند و چون هميشه ميشود آنها را پوشيد طرفداران بيشتري دارند. جنس اين نوع از قبا، بيشتر تترون و كرپ مانند است كه از اندونزي و كره وارد كشور ميشود.
قباهاي آماده هم وجود دارند كه بين 40 تا صدهزار تومان قيمت دارند. اما اگر كسي بخواهد پارچه را تهيه كند و به خياط سفارش دوخت بدهد، بايد حداقل 80هزار تومان پول دستمزد بدهد. اين ميزان حتي به صدهزار تومان و گاهي تا 200هزار تومان هم ميرسد. كامراني ميگويد: «در قم چند تا پاساژ خياطي قبا داريم. براي دوخت، تبريز و كاشان هم شنيدم كه هست اما فكر نميكنم كه در تهران دوزنده اين جور لباسها باشد.»
مرغوبترين عبا از نجف وارد ميشود و عباي نجفي در ميان روحانيون معروف است. عربستان و دوبي، از ديگر كشورهايي هستند كه عبا از آنجا وارد ميشود. جنس عبا معمولا فاستوني، پشم و حريرمانند است كه اين آخري از ژاپن ميآيد. پارچههاي ايراني عبايي از متري سههزار تومان شروع ميشوند و حداكثر به 35هزار تومان ميرسند. پارچههاي خارجي عبايي هم كمتر از متري صدهزار تومان وجود ندارد.
كامراني ميگويد: «در همين ايران، عبايي را دوختيم 10ميليون تومان و فرستاديم براي يكي از مراجع. او هم بخشيد به فقرا. حتي عباهاي 20 و 30ميليوني هم وارد كشور شدهاند كه بافتهايي از طلا دارند.»
آنهايي كه طلبه هستند نهايتا بين 20 تا 30هزار تومان صرف خريد عبا ميكنند.
اما به گفته كامراني استادان، عبايي پايينتر از 200هزار تومان نميپوشند. او قيمت عباهايي با جنس عالي را از 200 تا 500هزار تومان برآورد ميكند. كامراني در آخر از عباهاي ساده هم ميگويد: «يك نوع هم عباي نمازي است كه دم حرم امام رضا يا قم با قيمت 10 تا 12هزار تومان به فروش ميرسدكه جنسش ايراني است و مردم عادي آن را تهيه ميكنند.»
فرهنگ ایرانی (6) / فروغ پژمان