چاپ کردن این صفحه

زیبایی و کارآرایی طرح جدید چادر ملي

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مجموعه ۲

بانوی هنرمندی که هم اکنون ساکن قم است، چادری طراحی کرده تا به وسیله آن بانوان محترم و پرتلاش مسلمان بتوانند راحت تر در اجتماع حضور یافته و با حفظ شئون اسلامی به فعالیت بپردازند. برای اطلاع یافتن از چگونگی این طرح و شیوه کارِ خانم «میرداماد» به منزل ایشان رفتیم.

 

باخبر شدیم که خانم «طیبه میرداماد» بانوی هنرمندی که هم اکنون ساکن قم است،چادری طراحی کرده تا به وسیلهآن بانوان محترم و پرتلاش مسلمان بتوانند راحت تر در اجتماع حضور یافته و با حفظشئون اسلامی به فعالیت بپردازند. برای اطلاع یافتن از چگونگی این طرح و شیوه کارِخانم «میرداماد» به منزل ایشان رفتیم. وی که با رویی گشاده و صمیمی با ما روبه روشد، در همان ابتدای ورود، تابلوهای نقاشی زیبایشان نیز نظرمان را جلب کرد. وقتیفهمیدیم که خانم «میرداماد» تنها به یک هنر اکتفا نکرده است، ما هم برای آشناییبیشتر پای صحبت این بانوی هنرمند نشستیم:

«متولد سال 1341 در تهران هستم. در سال 1356 ازدواج کردم و به قم آمدم. در حال حاضر سه فرزند که دو دختر و یک پسر هستنددارم و به کارهای هنری می پردازم

خانم میرداماد، آموزش خیاطی هم دیدهاید؟

بله. از دوران نوجوانی ام به این کارعلاقه داشتم و برای همین دوره آموزش خیاطی را در یک آموزشگاه در تهران گذراندم امافقط در حد اینکه احتیاجات شخصی ام را برآورده کند از آن استفاده میکردم.

کار طراحی لباس را از چه زمانی شروعکردید؟

چون هم به خیاطی و هم به طراحی و نقاشیعلاقه مند بودم بنابراین، این دو را کنار هم انجام می دادم. مثلاً برای لباس هایساده خودم یا فرزندانم طرح می کشیدم و بعد لباس می دوختم یا حتی رومیزی و روتختیهایی را که برای خودم دوختم طراحی می کردم اما به طور کامل وقتم را صرف طراحی لباسبه صورت کاری نکردم.

چه شد که به نقاشی رویآوردید؟

از هشت، نه سالگی به نقاشی علاقه مندبودم و دلم می خواست بتوانم نقاشی کنم، این فکر مدت ها بود که در من جوانه زده بوداما شکوفا نشده بود. کلاس خیاطی رفته بودم و گاهی با آن مشغول بودم اما با خیاطی وطراحی لباس راضی نمی شدم و دلم می خواست کاری را که واقعا از درون به آن علاقه مندبودم، آموزش ببینم. با وجود اینکه بچه داشتم، دنبال جای مناسبی برای آموختن نقاشیبودم و علی رغم میل خانواده ام که این کار را مغایر با عقایدشان می دانستند، مشغولآموزش نقاشی شدم تا اینکه نظر خانواده ام جلب شد و مرا برای یادگیری نقاشی تشویقکردند.

چه اتفاقی افتاد که به فکر طراحی اینچادرخاص افتادید؟

از کودکی در خانواده ای مذهبی پرورشیافتم و این خود دلیلی بود برای اینکه هر نوع لباس و پوششی را مناسب ندانم و دلم میخواست که این علاقه قلبیِ به حجاب وچادررا حفظ کنم. ازدواج با همسرمکه یک روحانی بود این علاقه را در من دوچندان کرد. با توجه به اینکه در کلاس هاینقاشی شرکت می کردم،چادرهای معمولی که اکثرا از آن استفاده می کنندبرایم دست و پا گیر بود و نمی توانستم با آن راحت باشم و وسایل نقاشی را حمل و نقلکنم، بنابراین تصمیم گرفتمچادری طراحی کنم که هم راحت باشد و همبتوانم خودم را با آن کاملاً حفظ کنم. چند وقتی در فکر بودم تا اینکه بالاخره اینطرح به نظرم آمد و مدتی روی آن کار کردم تا به نتیجه رسید.

در طراحی اینچادربه چهچیزهایی بیشتر دقت کردید؟

چونچادربرای اکثر خانمهای ایرانی پوشش اصلی است، سعی کردم در درجه اول زیبایی و پوشش مناسبی نسبت به بقیهلباس ها داشته باشد، در ضمن خیلی هم راحت باشد، برای کارهایی نظیر بچه بغل کردن ویا خرید کردن دست و پا گیر نباشد و بتواند به خانم ها کمک کند. همچنین نیاز به پوششدیگری که آن را تکمیل کند نباشد مثل پوشیدن مقنعه و مانتو.

برای طراحی اینچادرازمدل های دیگری هم بهره بردید؟

خیر. اینچادریکچادربسیار معمولی است که فقط قسمت هایی به آن اضافه شده و باچادرهای دیگر مثل عبا وچادرعربی تفاوت زیادیدارد.

طرح اولیه اینچادرراچه زمانی پیاده کردید و استقبال اطرافیان چگونه بود؟

امسال چند روز قبل از اینکه به خانهخدا مشرف شوم در فکر این بودم که طرحچادررا تکمیل کنم و برای اولینبار در این سفر روحانی از آن استفاده کنم که با یاری خدا این طرح روز قبل از سفرمتکمیل شد و منچادراحرام وچادرمشکی ام را از روی همینطرح دوختم. وقتی که اطرافیانم برای بدرقه ام آمده بودند بسیار از اینچادرخوش شان آمد، در سفر هم خانم های زیادی از طرح و الگوی آن سؤالکردند مخصوصا خانم های عرب و هندی. خودم هم از اینکه لباسم راحت بود و در ضمن حجابمرا هم رعایت کرده بود بسیار خوشنود و راضی بودم.

استقبال خانم های ایرانی چطوربود؟

تا به حال موردی نداشته ام که از اینطرح و مدل دوخت آن انتقادی داشته باشد. همه نسبت به نوع پوشش آن و طرح آن نظر مثبتیدارند؛ گاهی اوقات هم پیش می آید که آرام آرام با یکدیگر در مورد طرح اینچادرحرف می زنند و این برای من تشویقی به حساب می آید که مرا بهایجاد طرح های دیگر ترغیب می کند.

طرح های دیگری هم دارید که مربوط بهلباس بانوان باشد؟

بله. من طرح هایی داشتم مثل طرح لباسپلیس زن و خیلی هم روی این طرح کار کردم. البته چون فکر می کردم که از آن استقبالخوبی نشود آن را ارائه ندادم. لباسی که برای پلیس زن طراحی کرده بودم، لباسی بودکاملاً پوشیده و زیبا که در انجام وظایف یک پلیس نظیر دویدن، رژه رفتن و انجامکارهای رزمی نه تنها برای او دست و پا گیر نبود بلکه به او کمک می کرد تا پوشش خودشرا کامل کند. لباس دیگری که طراحی کردم لباس ورزش بانوان بود که مربوط به ورزشسوارکاری و دوچرخه سواری می شد که هنوز آن را هم ارائه نکرده ام.

کمی هم در مورد یادگیری نقاشی و کلاسهایی که در این زمینه شرکت کرده اید، بگویید.

حدود نُه سال است که به طور مداوم بهنقاشی می پردازم و در کلاس های متعددی شرکت کرده ام اگر چه اوایل خانواده ام چندانراضی نبودند، اما اکنون با پیشرفت هایی که در این زمینه داشته ام رضایت آنها را بهدست آورده ام.

در حال حاضر با چه تکنیک و وسیله اینقاشی می کنید؟

با تکنیک آبرنگ، مداد رنگی و رنگ روغنکار می کنم. تنها به وسیله خاصی متکی نیستم و سعی می کنم از همه وسایل برای نقاشیاستفاده کنم و گاهی هم دو هنر را کنار هم تلفیق می کنم تا تابلوی جدیدی بسازم؛مثلاً گرافیک و کاردک را با هم انجام داده ام و یا با اسماء خداوند تابلو می سازم واز این کار لذت فراوانی می برم. چون هنر به انسان آرامش می بخشد.

خانم میرداماد، تا به حال نمایشگاهیاز کارهایتان ترتیب داده اید؟

تا به حال خیر ولی در چند ماه آیندهتصمیم دارم که نمایشگاهی از کار نقاشی ام ارائه کنم که در حال حاضر هم سرگرم تهیهتابلوهای نمایشگاه هستم و امیدوارم بتوانم کارهای خوبی را برای نمایشگاه عرضه کنم. همچنین تابلویی خاص دارم که مشغول تهیه آن هستم تا در نمایشگاه آن را در معرض نقدقرار دهم.

غیر از هنرهایی که اکنون از آنها صحبتکردید به هنرهای دیگری هم علاقه دارید و یا دوره ای هم دیده اید؟

بله. چند سال پیش گلسازی را هم انجاممی دادم. انواع گل چینی، بلندر، قلاب بافی و ... را از روی کتاب آموختم و انجامدادم و چون اصولاً به کتاب علاقه مندم سعی می کنم که هنرها را از طریق کتاب هایآموزشی بیاموزم. به معماری هم علاقه خاصی دارم و تصمیم دارم که بلافاصله بعد ازتکمیل کلاس های نقاشی ام، در کلاس های معماری که در دانشگاه آزاد دایر می شود شرکتکنم و از آن هم بهره ببرم. البته نه این معماری که اکنون مرسوم است بلکه معماری کههدفمند و زیبا و شکیل باشد و بتواند پاسخگوی علاقه قلبی من به این هنرباشد.

ما هم آرزومندیم شما در انجام فعالیتهای هنری هر روز موفق تر از روز قبل باشید. اگر در پایان صحبتی دارید میشنویم.

دوست دارم به دوستان جوانم بگویم کههیچ گوهری بدون رنج و سختی به دست نمی آید و تنها آن هنر ارزشمند است که با پشتکارو اراده به دست می آید. در راه رسیدن به هدف نباید از هیچ کوششی دستکشید.

با تشکر از خانم میرداماد که هم درگفتگو شرکت کردند و هم الگو و طرح ابتکاری خودشان را به شکل فنی برای ما توضیحدادند، آرزو می کنیم همه بانوان کشورمان با کوله باری از اراده و همت فولادین ایرانرا به صبحی روشن تر از امروز نوید دهند.

طریقه برشچادر:

اینچادرفقط به خاطرداشتن آستین 2 متر بیشتر از یکچادرمعمولی برای هر فرد، پارچه لازمدارد.

ابتدا یکچادرمعمولی رابه اندازه شخص برش می زنیم و می دوزیم، سپس 30 سانتی متر از جلویچادربه طرف داخل می رویم و علامت می زنیم پس از آن از جای سرشانه که قبلاً علامت خوردهبه اندازه قد آستین که حدودا از سرشانه تا 15 سانتی متری بالای زانو می شود، برشیمی دهیم. بعد از جای سرشانه 10 سانتی متر به طرف جلویچادررفته و برشمی دهیم و سپس از آنجا تا شکاف پایین زانو را قیچی می کنیم که بعدا آستین به اینقسمت دوخته می شود.

برای برش آستین از همان 2 متر پارچهاضافه استفاده می کنیم. ابتدا به اندازه قد آستین که تقریبا به همان اندازه ازسرشانه تا 15 سانتی متری بالای زانو می باشد، روی پارچه علامت می زنیم و کله قندیسر کلوش را رسم می کنیم. این قسمت تماما برش و سپس چین خورده و در ده سانتی متریجای سرشانه، بهچادردوخته می شود. سپس دو طرف راسته کلوش به دو طرفبرشی که به اندازه قد آستین درچادراست، دوخته می شود. بعد از آن دوگوشه پایین کلوش از جایی که علامت زده شده از روی خط چین برش خورده و سپس روی همقرار گرفته و تا جای مچ دوخته می شود. با این حساب روی آستین اریب است. حلقه بلندآستین از راستای پارچه و زیر بغل آن از لبه کلوش پایین پارچه می باشد.

آستین هایچادربه خاطرکلوش بودن در صورت هر گونه حرکت دست، جمع نشده و به بازوها نمی چسبند و یا از رویلبه مچ کنار نمی رود.

برای اینکه صورتچادرمانند مقنعه حفاظ بهتری داشته باشد، یک مثلث از دو لای پارچه بریده و به چانه میدوزیم. یک مستطیل باریک هم از دو لای پارچه بریده می شود که مقداری از آن به پیشانیدوخته شده و بقیه در داخلچادر، پشت سر گره می خورد. از زیر چانه تا 30 سانت پایین آنهم، دو لای بازچادردوخته می شود و بقیه آن برای راحتی باز است. حال برای اینکه هنگام راه رفتن، اینقسمت ندوخته، زیادی باز نشود از محل کمرچادردر جلوی سمت راست یکبندینک بلند دوخته می شود و سپس به وسط درز حلقه آستین قسمت چپ نیز بندینک دیگریدوخته می شود و این دو از زیرچادربه هم گره می خورد که جلویچادرکمی روی هم می آید و دیگر مثلاً با باد هم تکان نمیخورد.

پدیدآورنده: نفیسه محمدی

بازدید 1881 بار
آخرین ویرایش در شنبه, 15 شهریور 1393 ساعت 22:36
Super User

مدیر عامل و موسس

وبگاه: www.joomi.ir/

آخرین‌ها از Super User