ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

حجاب و عفاف

حجاب و عفاف

نحوه پوشش و حجاب در خانواده

امتیاز کاربران

کوچک ترین واحد اجتماع و مؤثرترین آن، خانواده است. جامعه ای که بر اساس تعامل و تفاهم ایجاد می شود، هدف ها و دغدغه های مشترک دارد. سلیقه های گوناگون یا تفاوت های فردی و جنسیتی، زمینه برخوردها و واکنش های منفی را فراهم می سازد، ولی از خانواده می توان با عنوان مقدس «ناموس شخصی» یاد کرد.

کیفیت نقش های متقابل و شیوه اثرگذاری و اثرپذیری اعضای خانواده در مبحث فرد و خانواده از اهمیت بیش تری برخوردار است و میزان موفقیت تک تک افراد، به میزان اثرگذاری و اثرپذیری آنان بستگی دارد. خانواده در شکل گیری شخصیت افراد نقش فراوانی دارد و به همین دلیل، حضرت علی عليه السلام  به مالک اشتر سفارش می کرد در اداره جامعه و امور حکومتی از افرادی بهره گیرد که اصالت خانوادگی دارند و از این افراد با عبارت «اهل البیوتات الصالحة والسوابق الحسنة» [2]یاد می کند.

گفتنی است حتی گروه های فمینیستی در دوره های جدید به اهمیت خانواده پی برده اند. در گذ شته، مارکسیست فمینیست ها بر این باور بودند که نظام سرمایه داری برای تضییع حقوق زن، از نهاد خانواده استفاده کرده است. پس برای احیای حقوق زن باید خانواده را کنار نهاد. در مقابل، فمینیست های پست مدرن با پذیرش وجود خانواده، اعتقاد دارند این واحد کوچک، زمینه را برای حفظ اقتدار زن فراهم می کند، ولی باید شکل آن را تغییر داد. از این رو، مرد خصوصی و زن خصوصی را پیشنهاد می دهند که در چنین خانواده ای، فرزند می تواند پدر یا مادر را برای سرپرستی برگزیند. در نتیجه این فرآیند، جامعه دو جنسی شکل می گیرد. نادرستی این دو نظریه بر کسی پوشیده نیست، ولی منظور ما، بیان تغییر نگرش نسبت به وجود نداشتن خانواده و ضرورت وجود آن در جامعه انسانی است.

شناخت خانواده و نقش های آن و چگونگی ارتقای روابط مناسب اعضای خانواده و بررسی حقوق متقابل و میزان اثرپذیری و اثرگذاری آنان، زمینه برنامه ریزی درست فرهنگی را برای مسئولان فرهنگی اعم از بخش خصوصی و دولتی فراهم می کند. در قرآن کریم، از اعضای خانواده صالح و شایسته به عنوان همراهان ابدی و همیشگی یاد شده است که «جنات عدن» میزبان آن ها خواهد بود: «جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم...».[3]

روایت هایی نیز که نشان دهنده وظایف متقابل اعضای خانواده است، اهمیت و جایگاه خانواده را در اسلام می رساند.

 پیامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلّم می فرماید:

«به جز صدیقان، شهیدان و مردانی که خداوند، خیر دنیا و آخرت را برای آنان اراده کرده است، کسی دیگر به خانواده اش خدمت نمی کند.»[4]

پس خدمت به عیال از ویژگی های این گروه هاست. با دقت در این سخن که پاداش تلاش گر در راه رفاه خانواده را با مجاهد برابر می داند و روایت های دیگری که این وظایف را مشخص می کند، به اهمیت خانواده از دیدگاه معصومان می توان پی برد. حقوق زوج ها بر یک دیگر، حق والدین بر فرزند، حق فرزند بر والدین و سفارش اخلاقی بندگان صالح خداوند نیز به این نکته اشاره دارد.

نقش خا نواده در فرهنگ سازي دینی چيست؟

سعادت وسلامت هر جامعه باسعادت وسلامت كانون خانواده پيوند خورده ، خانواده پرورشگاه اصلي سازندگان هر جامعه است كانون گرم خانواده  ودامن پر مهر وعطوفت والدين تنها جايگاهي است كه نياز هاي روحي وعاطفي وفكري فرزندان را فراهم مي كند. زيرا درپرتو خانواده است كه عواطف وغرايز زن ومرد در كنار هم ارضا مي شود، آرامش آن دو تأمين مي گردد زيرا آن دو مكمل يكديگر اند ودر تأ مين وتكميل حيات مادي ومعنوي يار مدد كار هم خواهند بود ودر فضاي آكنده از معنويت، محبت واحترام متقابل، به توليد وتربيت فرزندان پاك وشايسته اقدام مي كنند.

هدف از ازدواج در بينش توحيدي

در بينش توحيدي هدف از ازدواج وپيوند ميان زن ومرد، وتشكيل خانواده، دو چيز است: آرامش زوج ها وتوليد نسل وتربيت درست آن ها. خداوند حكيم براي تكامل وترقي زن ومرد وبقاء نوع انسان  وتربيت نسل پاك، در نظام تكوين وخلقت از يك سو ودر نظام تشريع از سوي ديگر تدابيري را مقرر نموده كه زمينه ي ايجاد نظام سالم خانوادگي ودر نتيجه رسيدن به اهداف فوق ودر نهايت رشد، تعا لي وپيشرفت جامعه را فراهم مي سازد. اين تدابير عبارتند از :

اول: در سايه ايجاد اختلاف جسمي ورواني ميان زن ومرد، آن ها را محتاج ونيازمند به يكديگر آفريده است.

دوم: با ايجاد غريزه جنسي آنان را به يكديگر متمايل ساخت.

سوم: با ايجادغريزه فرزند خواهي در نهاد ونهان آن ها، هر كدام وجود فرزند شايسته را مايـۀ بقاي شخص وشخصيت خود دانسته وبراي عملي كردن اين خواسته ونياز ، هر كدام را به ديگري نيازمند نمود.

چهارم: با قرار دادن مودت، محبت ورحمت ميان آن ها رابطۀ آن ها را در نظام خا نواده فراتر از روابط نفساني وعلاقه ها ي جنسي و حيواني نموده وفظاي خا نواده را از محبت ، ايثار وعواطف پاك انساني آكنده ساخت و به اين وسيله زمينه حفظ وتداوم نظام خانواده وتحقق هدف هاي والاي آن را ممكن نمود.

لذا  مهم ترين اقدامات لازم در يك خانواده سالم، نهادينه سازي وگسترش باورهاي ديني است، در فرزندان وتثبيت آن وحفظ ونگهداري آن كه درزير توضيح داده مي شود:

نهادینه سازی باورهاي ديني درنسل جوان

عمق بخشیدن به باورها ي ديني فرزندانو ایجاد ارتباط صمیمانه با آن ها ضروری است. بهترین روش در مرحله نهادینه سازی باور عفاف و حجاب، برنامه ریزی در زمینه شناخت کودک، نیازها و ویژگی های اوست تا به این وسیله از سال های ابتدای زندگی به فرهنگ سازی پرداخته شود. آموزش در خانواده از دو طریق صورت می گیرد:

الف-  آموزش مستقیم که گاه در قالب امر و نهی و خواهش و تمنا خواهد بود و از ابزار اصیل هم چون تشویق و تنبیه البته به شکل علمی آن استفاده می شود. معمولاً این گونه آموزش با نوعی مقاومت روانی کودک روبه رو می شود و اگر اصول تربیتی کودک و بهره گیری از بهترین و صحیح ترین شیوه ارتباط با او رعایت نشود، نتیجه معکوس خواهد داد.

ب-  آموزش غیرمستقیم که از طریق رفتار و عمل کرد اعضای خانواده بدون استفاده از آموزش های گفتاری انجام می شود و بیش تر شکل امر و نهی و موعظه را به خود می گیرد. معمولاً مادرانی که دغدغه حجاب و عفاف دارند و در برخورد با نامحرم، رفتار عفیفانه از خود نشان می دهند و این حالت در وجود آن ها نهادینه شده است، در عمل و به طور غیرمستقیم به نهادینه سازی باور حجاب و عفاف در فرزند خویش پرداخته اند. استفاده از برخی برنامه های رسانه ملی و لوح های فشرده آموزنده، از مصداق های آموزش غیرمستقیم به شمار می رود. هم چنین کتاب هایی که با توجه به اصول ویژه ادبیات کودک نوشته شده اند، به طور غیرمستقیم، حجاب و عفاف را مطرح کرده اند.

  گسترش باورهاي ديني درميان آن ها

 در این مرحله نیز به نوعی نهادینه سازی باورها صورت می گیرد، ولی این مرحله معمولاً پس از تحکیم پایه ها و اصول فکری خواهد بود و جنبه یادآوری و توسعه نسبت به باورهای نهادینه شده افراد را دارد.

تبیین بهترین نوع پوشش و رفتار اجتماعی، تعیین حریم ارتباط با نامحرم و معرفی الگوی جامع حجاب و عفاف در سطح گسترده، از مصداق های گسترش به شمار می آیند. معمولاً مرحله نهادینه سازی نسبت به مرحله گسترش، نیازمند زمان بیش تری خواهد بود و آرام آرام می توان فرهنگ اصیل دینی را نهادینه کرد.

محيط سالم درخانواده

نوجـوان وجوان بـه عـلـت این كه سنش كم است و كمتر از بزرگسالان گرفتار ناملایمات زندگى شده، داراى ذهنى خام و عارى از تجربه است. او كـمـتـر از بـزرگـتـرهـا سرد و گرم روزگار را چشیده و با مشكلات و دشواریهاى كمترى در زندگى روبه رو گردیده است. ذهـن پـاك و سـاده اش چـنـدان فرصت انحراف و آلودگى پیدا نكرده و از طرفى جوان هنوز قسمت بیشتر عمر خود را در پیش رو دارد. و آماده پذیرش دانستنی های بزرگسالان است و او برای رسیدن به یک شخصیّت که او را آقا و یا خانم صدا بزنند لحظه شماری می کند. بنابراین او با شناخت بهتر خود، مى تواند از بروز واكنشهاى نابهنجار در برابر پیشامدهاى زندگى، در آینده جلوگیرى نماید.

از دیدگاه روان شناسی مرحله نوجوانی وجوانی مرحله شکل گیری هویّت و پخته شدن آن است،  پس وظیفه والدین و مربّیان در این سن بسیار سخت و نفس گیر است. از دیدگاه روان شناسی وجود حجاب یک پدیده دینی همراه با مولفه های عقلانی است که احساس بودن و یا نبودن آن بستگی به پرداخت شخصیّت انسان دارد که شکل گیری شخصیّت در دوران نوجوانی وجوانی است و این خود به خود اهمیّت این حوزه از تفکّر و اندیشه را نشان می دهد.

محيط سالم، به دور از سخنان ناپسند وكردارزشت،به وي‍ژه اعمال منافي عفت در رشد شخصيّت روحي واخلاقي فرزندان اهميت فراواني دارد ومحيط ناسالم نيز در تزلزل وسقوط شخصيّت آنان بسيار م‍ؤثراست، لذا محيط فرزندان از نوزادي تا جواني بايد كاملاً  ازاعمال زشت ودور از اخلاق پاك باشد. واز عوامل تحريك كنند‍‍ۀ غريزه جنسي- كه سن نو جواني وجواني دوران رشد اين غريزه وآمادگي براي شعله ور شدن آتش شهوت ودر نتيجه انحراف است- كاملاً پاك باشد، تا آنان به آداب انساني واسلامي روي آورده ودر مسير سعادت حركت كنند.

عدم پوشش لازم والدين- به ويژه مادر- در برابر فرزندان وتمام اعضاي خانواده در حضور يكديگر، مخصو صاً خواهر دربرابر برادر، مزاح ورابطه عاشقانه پدر ومادر در برابر آن ها، اسفتاده از وسايل سمعي وبصري مخرّب شخصيّت، حضور در مجالس مختلط زن ومرد، بي پروايي در حريم عفاف وهر عمل وگفتاري كه در بيداري وتحريك غريزه جنسي مؤثر است واسلام نسبت به آن هشدار داده، باعث ميشود فرزندان در معرض انحرافات جنسي، به ويژه خود ارضايي قرار گرفته واز راه رستگاري و خوش بختي وآيندۀ درخشان باز مانند، كه از نتايج وپيامد هاي خطر ناك آن رفتارهاي ناپسند آنان نسبت به والدين خويش است.

پس از خانواده، مدرسه، عهده دار نهادینه سازی باورهای دینی و فرهنگ حجاب و عفاف خواهد بود. استفاده از ابزارهای آموزشی مؤثر و مورد علاقه دانش آموز و اصلاح متن های آموزشی و قرار دادن متنی جذاب و شیرین به تناسب نیازهای کودک، در کتاب های درسی، از جمله برنامه های آموزشی در این بخش است.

نهادینه سازی باور و فرهنگ دینی در حوزه سوم یعنی جامعه نیز جایگاه مهمی دارد. چنان که گفتیم، خانواده و آموزش و پرورش به طور خاص، در پرورش کودکان در این مرحله، نقشی مؤثر و مفیدتر دارند. برای نوجوانان و جوانانی که مرحله کودکی را پشت سر نهاده اند، با توجه به ادبیات نوجوان و جوان و نیازهای ویژه آن ها و نیز شناخت ویژگی های مربوط به این دوره سنی می توان برنامه ریزی کرد. فرهنگ سراها، نهادهای فرهنگی و سازمان های دانش گاهی در نهادینه سازی باورهای دینی جوانان نقش دارند، ولی از آن جا که شخصیت و ساختار فکری جوان تا حدودی شکل گرفته است، کاری بس بزرگ و دشوار خواهد بود و نیازمند مطالعه و پژوهش کارشناسانه است.

پوشش و دوران نوجوانی

دوران نوجوانی، دوران بلوغ ورشد ودوران نقش پذیری هویّت در ضمیر باطن انسان است. دورانی که انسان به شدّت در حال شناسایی خود و محیط اطرافش است. یـكـى از آگاهی هاى بسیار مهم در زندگى جوان، قبل از شناختن محیط و پدیده هاى پیرامونش، آشنایی با خود است. توجه به خویشتن و آگاهى به خود یكى از شگفتیهاى نظام آفرینش است، زیرا انسان علاوه بر علم و آگاهى به اشیا و دیگران، درباره خود آگاهى و توجه حضورى دارد و در عین حال مى تواند تـوجـه خـود را بـه شـخصیت خویش متمركز سازد و رفتار و كردار خود را مورد ارزیابى و تحلیل قـراردهـد.

 از مهمترین ویژگیهاى این دوران، بروز تمایلات جنسى است. و به تناسب آن خواسته های فطری و غریزی عواطف آدمی است، چون در این دوره نوجوان که به شدّت به سمت جوانی می رود و رشد و نمو جسمی او همراه با رشد مولّفه های فکری او در مورد شناخت کلّی از جهان و محیط زندگی شکل می گیرد به صورت غریزی خواستار ارتباط با شخص مخالف جنسی است و در این رابطه پسران دارای یک استراتژی هستند که آن در همه موارد فکر و خیال کردن در مورد ارتباط با فرد مخالف است و گاه در اثر افراط در این اندیشیدن به مرحله خطرناک دوگانگی رفتاری و یا پناه بردن به شخصیّت پنهان و باطنی خود است که دارای دوست زیبایی است که در روی کره زمین نظیر ندارد. و از نظر دختران وجود حجاب به خودی خود مانعی برای تماس با افراد مخالف جنسی نیست. و این مقوله رابطه مستقیم با نحوه ارتباط مذهبی و دینی و اخلاقی در خانواده و مدرسه بر می گردد ولی به طور کلّی آنها از اینکه لباسهایی بپوشند که نظر جنس مخالف را به خود جلب کنند در یک وجه اشتراک قرار دارند. و این مقوله تنها برای آدمی نیست حتّی حیوانات هم برای اینکه نظر جنس مخالف را به خود جلب کنند تغییرات ساختاری از لحاظ فرم و قیافه به خود می دهند یا آوازهای مخصوصی را می خوانند و یا حركات خاصی از خود بروز می دهند.

بنابراین باید برای قبول کردن این سن و مشکلات نوجوانان برنامه ریزی کرد و سلامت آینده فکری و معنوی هر کشوری به تربیت صحیح دوران نوجوانی و جوانی باز می گردد که تنها وظیفه والدین نیست،  مربّیان هم باید مکمّل رفتارهای صحیح والدین و حتّی در پاره ای از موارد اصلاح کننده رفتارهای غلط والدین و نوجوانان باشند. باید به گونه ای برنامه ریزی کرد که نه وضع پوشش نوجوانان ما آسیب ببیند و نه نوجوانان پوشش را مانعی برای رشد وتکامل خود و یا تبعیضی علیه خود بدانند.

حجاب وهویّت

حجاب و هویّت یک مقوله جدا نشدنی در دوران بلوغ و پس از آن هستند. حجاب یعنی حفظ حرمت و ارزشهای وجودی خود و هویّت یعنی شناخت خود به عنوان یک موجود برتر که دارای اندیشه و تفکّر است و ماهیّت او این گونه است (یا پسر و یا دختر است.) و باید برای آینده برنامه داشته باشد و دوست دارد در آینده مشکلات مهم زندگی دیگران را مرتفع نماید و البته خود در خوشبختی تمام باشد هنگامی که مسیر درست تربیّت برای زندگی نوجوان پی ریزی شد و او به شناخت کلّی از خود رسید در این زمان متوجّه می شود که حجاب نیز یکی از مولّفه های هویّت اوست. چنانکه حجاب را هویّت زن مسلمان و بی حجابی را هویّت سست دینان و بی دینان می شناسند. البته همانطور که گفته شد تنها در زمانی این تفکّر در اذهان روشن جوانان نقش خواهد بست که در دوران نوجوانی وجوانی از یک روش مناسب و علمی و تجربی کارآمد پرورش روحی و اخلاقی بی نصیب نباشند.[5]

نقش سوء والدين در بروز ناهنجاری های تربیتی خانواده

هدف این بحث پرداختن به نقش سوء والدین و محیط خانواده بر شخصیت فرزندان و آسیب های فراوان دیگری است که در اثر ضعف غیرت پدران و عدم اهتمام مادران به عفت و پوشش اسلامی و فطری خویش، از جهات گوناگون بر فرزندان خود وارد می کنند که مهم ترین عامل گمراهی، فساد و یا عدم تربیت صحیح فرزندان محسوب می شود.

خداوند برای حفظ نوع انسان و به منظور رسیدن عده ی بی شماری از انسان ها به کمالات انسانی و هدف خلقت از یک سو طبیعت انسان، اعم از زن و مرد را به غریزه ی جنسی پیوند داد و از سوی دیگر میل و علاقه به داشتن فرزند صالح و سالم را در نهاد آنان قرار داد، لذا هر مرد و زنی از عمق وجود خواستار چنین فرزندانی هستند.

رستگاری و صلاح نسل پاک و فرزندان صالح، گذشته از این که به سود خود آنان بوده و سعادت و خوشبختی آنان را در دنیا و آخرت رقم می زند، دارای آثار و برکاتی برای والدین نیز می باشند: مایه ی گسترش و شخص شخصیت و موقعیت آنان؛ باعث سرفرازی و افتخار؛ عامل استحکام و دوام خانواده؛ یار و مددکار و مبارک برای والدین در زمان حیات و وسیله ای برای بالا رفتن مقام و درجه ی بهشتی و طلب رحمت الهی و آمرزش گناهان و فرستادن ثواب اعمال نیک و خیرات برای آنان بعد از مرگشان می باشند. چنین خانواده هایی مشمول دعای خیر ملائکه و فرشتگان الهی از جمله دخول در بهشت، می شوند. [6]و در آخرت هم این دعای مستجاب شده، جامه ی عمل پوشیده و همگی وارد بهشت می شوند و بدین وسیله بهره مندی ها و لذت هایشان بیشتر می گردد.[7]

درخواست فرزند صالح از خداوند

زنان و مردان با فضیلت همواره در صدد تأمین این نیاز اصیل خود بوده و در تلاش برای این هدف، پیوسته از خدای بزرگ و بخشنده فرزندان صالحی می طلبند. قرآن کریم دعاهای بعضی از انبیا و اولیا را در طلب فرزند پاک و صالح شدن نسل آنها بیان فرموده که نشان از اهتمام شدید آنان در تعلیم و تربیت دینی فرزندانشان دارد.

این دعاها در بردارنده ی نکات مهم و آموزنده است؛ از جمله ویژگی های نسل پاک و درستکار، بیان شیوه های دعا کردن و طلب فرزند صالح از خداوند را برای پیروان راستین قرآن بیان می کند و راه گشای والدین در چگونگی تعلیم و تربیت فرزندان و انتقال ارزش های راستین به نسل آینده می باشد.

حضرت زکریا علیه السلام در مناجات با پرورگار خود چنین دعا می فرماید:

«رَبّ هب لی مِن لَدُنک ذُرّیّهً طیّبهً إنّک سَمیعُ الدُّعاء»؛ پروردگارا! از نزد خود، فرزند و نسل پاکیزه ای به من عطا فرما، به درستی که تو دعا را می شنوی [و ترتیب اثر می دهی.[8]

خداوند ضمن بشارت استجابت دعای حضرت زکریا، خواسته ی او را شرح داده و پاک و ظاهر بودن نسل او را با چند ویژگی بیان می فرماید؛ از جمله ی آنها که مورد بحث ما بوده و پدران و مادران مؤمن می توانند در دعا و طلب فرزند و تعلیم و تربیت آنان در نظر گیرند ـ ایمان و تصدیق پیامبر الهی، برخورداری از سیادت و سروری در جامعه و رهایی از اسارت هوس و تعدیل و حصر غرایز و شهوات می باشد.[9]

هم چنین در بشارت به حضرت مریم علیهاالسلام در باره ی عطا شدن فرزند با عظمت به او، قرآن چند خصوصیت برای فرزند شایسته و صالح بیان می کند؛ از جمله کلمه، آیت و نشانه ی خداوند، صاحب شخصیت در دنیا و آخرت و از زمره ی صالحین و مقربان الهی قرار گرفتن.[10]

حضرت ابراهیم علیه السلام پس از سپاس و شکر الهی، به خاطر فرزنددار شدن در پیری، در حق خود و ذریه اش دعا می کند که خداوند آنان را از احیا کنندگان و برپادارندگان نماز قرار دهد:

«رَبّ اجعلنی مُقِیم الصّلاه و مِن ذُرّیّتی ربّنا و تَقبّل دُعاء»؛ پروردگارا من و ذریه ام را از بر پا دارندگان نماز و زنده کنندگان آن در جامعه قرار ده، پروردگارا دعای مرا قبول فرما.[11]

واژه ی «ذریه» که در این دعا آمده، بر مذکر و مؤنث، مفرد و جمع، فرزندان بی واسطه و با واسطه اطلاق می شود، لذا حضرت ابراهیم عليه السلام در دعای دیگر خود از خداوند درخواست می کند که او و فرزندش اسماعیل عليه السلام را تسلیم فرمان خویش قرار داده و به مقام تسلیم محض برساند و ذرّیه و دودمانش را تا قیامت امتی قرار دهد که تسلیم فرمان حق اند.[12]

بنابراین بر پاداشتن نماز و زنده نگهداشتن آن، مقام تسلیم یا حرکت و سیر و سلوک برای رسیدن به این مقام، از صفات فرزند پاک و صالح است که ابراهیم عليه السلام و اسماعیل عليه السلام در سایه ی آموزه های زندگی بخش آئین الهی و عمل به آنها، به این مقام رسیدند، لذا در مأموریت قربانی کردن اسماعیل، پدر و پسر در برابر دستور خداوند تسلم محض بودند.[13]

از این دعای حضرت ابراهیم عليه السلام  برمی آید که فرزندان راستین آن حضرت تا قیامت، کسانی هستند که زنده کننده و احیاگر نمازند و در برابر دستورهای الهی تسلیم محض می باشند. قرآن کریم یکی از ویژگی های بندگان خاص خداوند را دعا برای خانواده ی خویش بر می شمارد:

«رَبّنا هَب لَنا مِن أزواجِنا و ذُرّیّاتنا قُره أعیُنٍ واجعلنا لِلمتّقین إماماً»؛

پروردگارا، از همسران و فرزندانمان مایه خنکی و روشنی چشم به ما عنایت فرما و ما را امام و پیشوای پرهیزکاران قرار ده.[14]

شریعت اسلام ـ که هم سو و هماهنگ با نظام خلقت انسان است ـ در راستای تحقق این نیاز مهم، یعنی نیاز به فرزندان صالح و پاک، دستورهای بسیار مهم و حیاتی بیان نموده که توجه کامل به آنها موجب تأمین درست این نیاز شده و فرد را از نعمت فرزند شایسته و صالح که حقیقتاً گل های بهشتی هستند، بهره مند می گرداند؛ از قبیل انتخاب همسر با ایمان و پرهیزگار، خودسازی و تهذیب نفس از رذایل اخلاقی قبل از انعقاد نطفه، دعا و نیایش و درخواست فرزندان سالم و صالح، به ویژه خواندن دعاهای وارده در این زمینه؛ مخصوصاً در شب انعقاد نطفه ی فرزند، انتخاب زمان و مکان مناسب برای این عمل، ذکر و یاد خدا و خلوص به هنگام انعقاد، تعلیم و پرورش صحیح براساس آموزه ها و اصول تربیتی اسلام و ایجاد محیط سرشار از محبت و معنویت و انسانیت در فضای خانه و خانواده و غیر از اینها  ايجاد مي كنند.[15]

بدا به حال پدران و مادرانی که در اثر بی توجهی به دستورهای سرنوشت ساز اسلام، شیطان را در فرزندان خود دخالت داده و آنان را از کمالات الهی و انسانی ـ که هدف زندگی است ـ محروم می کنند و موجبات شرمندگی خود را در دنیا و سرافکندگی در دادگاه عدل آخرت را فراهم می سازند.

با این بیان می توان گفت از فاجعه ها و پی آمدهای ناگوار لاقیدی، بدحجابی و طنّازی عده ای از زنان این است که فرزندان و نسل آنها نه تنها از راه تحرکات جنسی زنان جامعه بلکه از طریق خود آنان و محیط خانواده آسیب های سنگین شخصیتی خواهند دید و از راه ها و جهت های گوناگون باعث فساد و گمراهی نسل و انحراف فرزندان از مسیر تکامل و انسانیت و یا دست کم ناصلاح شدن آنان می شوند، [16]که این جهات از مصداق های شریک شدن شیطان در شخصیت فرزندان محسوب می گردد:

«و شارِکهُم فی الأموالِ و الأولاد؛ ـ اي شیطان ـ در دارایی و فرزندان آنان شریک شو»[17]

علل بي حجابي وبد پوششي در خانوادها

علل و عوامل مختلف و متعددی در پیدایش و گسترش پدیده ی بی حجابی سهیم و دخیل هستندکه برخی از آن ها انگیزه ی سیاسی، پاره ای ریشه ی فرهنگی و پاره ای نیز مبنای اقتصادی داشته اند و برخی به عوامل روانی و فردی بر می گردد که به اختصار به چند مورد از آن ها اشاره می شود.

استعمار و استکبار خارجی

در طول تاریخ بشر، قدرت های سلطه جو و استکباری برای تحمیل حاکمیت نامشروع خویش بر جوامع گوناگون و برای نابودی فرهنگ ملی و بومی آنان که لازمه ی حیات استکباری آن ها بوده است،از طبیعت تنوع طلب و زیبایی پسند آدمی سوء استفاده نموده و با دامن زدن به فساد و فحشا زمینه را برای پذیرش و توسعه ی فرهنگ استکباری خویش فراهم نموده اند. در این میان جوانان و زنان اصلی ترین گروه هایی بودند که آماج تیرهای توطئه آمیز و گمراه کننده ی آنان قرار گرفته اند.

مستبدین داخلي و خارجی

«استعمار خارجی»برای اجرای نقشه های توسعه طلبانه ی خود در جوامع شرقی همواره از «استبداد داخلی»مدد جسته است.از این روی برای ترویج پدیده ی بی حجابی و سایر مظاهر فرهنگ مبتذل غربی در جوامع شرقی مسلمان،در آغاز قرن جاری،سه عنصر پلید را مأمور کردند که هم زمان در ایران و ترکیه و افغانستان،به اسلام زدایی بپردازند و فرهنگ غرب را جایگزین اسلام کنند:  رضاخان در ایران، امان الله خان در افغانستان، کمال آتاتورک در ترکیه، این سه نفر هر کدام ضربات شدیدی بر اسلام و اجتماع وارد کردند.

مسلک های استعماری

مسلک های استعمار ساخته ی بابیت و بهائیت،که به قصد در هم شکستن و نابودی فرهنگ اسلامی به وجود آمدند نیز از  عوامل ترویج بی حجابی . بی بندوباری جنسی و اخلاقی بوده اند.

یکی از احکام و قوانین آئین باب،تصریحی است که او در باره ی «تساوی حقوق زن و مرد»و«رفع حجاب» از زنان کرده است. او دستور «کشف حجاب» را در کتاب «تفسیر سوره ی یوسف»بیان کرده است.در این کتاب می گوید: «کسانی که در میان پیروان ما پرورش یابند،چه مرد باشند و چه زن،حلال است به همدیگر نگاه کنند،سخن بگویندو...»

در جای دیگر می گوید: «بگو که خدا در کتاب قرآن به مردان مؤمن اجازه داده است که به زنان نگاه کنند،و به زنان هم اذن شده که اگر خواستند به مردان مورد علاقه ی خود نگاه کنند ولی نباید به آنچه خدا دوست ندارد،نگاه کنند.خدا می خواهد زنان و مردان آن چنان آزاد باشند که دوست دارند در بهشت نیز این گونه باشند».[18]

مسلک منحط و استعماری بهائیت،که ادامه ی بابیت بود نیز بنا به خواست و فرمان اربابان خویش،در ترویج بی بندوباری تلاش می نمود و به «کشف حجاب»دست زد.«شبکه ی محارم»در آیین بها بسیار محدود و کم شده و بهاءالله به جز زن پدر،همه ی زنان مانند خواهر،مادر،دختر خواهر،دختر برادر،عمه و خاله را برای ازدواج حلال دانسته است.

عدم آگاهی و ناآشنایی با احکام پوشش و لباس

ناآشنایی تعدادی از خانواده های مسلمان با احکام و حدود حجاب و پوشش اسلامی و محرم و نامحرم و بی دقتی آنها در این مسئله و نیز بی خبری از اهمیت و ضرورت حجاب و مضرات بی حجابی و... یکی دیگر از علل بروز پدیده ی بدحجابی و ابتذال در پوشش است.

کم نیستند خانواده هایی که هنوز مرز دقیق محرم و نامحرم را نمی شناسند و فی المثل هنوز نمی دانند که پسر یا دختر عمو و عمه زاده و یا فرزندان خاله و دایی محرم نیستند و یا برادر شوهر یا شوهرخواهر و بالعکس را محرم می پندارند،از این روی در رفت و آمدها و نشست و برخاست ها و ارتباطات خانوادگی با سر و روی برهنه در کنار هم به گفت و گو و خنده و...می نشینند.[19]

پاره ای نیز که به اصطلاح از قشر متشرع ترند، برای اینکه در این گونه محافل و مجالس فامیلی آزادتر و برهنه تر بگردند، با خواندن صیغه ای میان همدیگر محرمیت ایجاد می کنند، غافل از اینکه طرف مقابل مردی است با همه ی غرایز جنسی و همان هوس های نفسانی پیشین .و با یک عمل صوری و ظاهری کار درست نمی شود.

بر این ناآگاهی،بی دقتی ها را هم باید افزود:بسیاری از زنان مسلمان و نمازخوان را می بینی که با پای بدون جوراب در کوچه و در منظر نامحرم ظاهر می شوند.گویا تصور می کنند همان گونه که در نماز پوشیدن پا تا مچ واجب نیست، پوشاندن آن از نامحرم هم واجب نیست. یا با پیراهن آستین کوتاه در زیر چادر و یا بدون روسری برای خرید نان و سبزی و ...به خیابان می روند و هنگام پرداخت پول به نانوایی و مغازه دار تا بالای آرنج و یا زیر گردن و گاهی موها هم نمایان می شود.

بارها مشاهده شده که زنان مسجدی با پوشیدن جوراب های نازک و گاهی بدن نما حتی در مسجد حضور پیدا می کنند و یا در صحن های متبرکه ی حرم امام رضا عليه السلام در برابر دیدگان صد ها تن مرد نا محرم وضو می سازند و... .نمونه های بسیاری از این بی دقتی ها و کم توجهی ها را می توان برشمرد. بی تردید اگر روزی آگاهی و آشنایی لازم به این دسته از مردان و زنان داده شود،یقیناً در صدد اصلاح رفتار و پوشش خویش بر خواهند آمد.

تعلیم و تربیت نادرست

مهم ترين عامل لغزش ها وگمراهي در فرزندان، نداشتن آگاهي هاي لازم ديني وضعف ايمان وتقوا است. بهترين راه پيشگيري از گرايش به ضد ارزش ها وشهوات سركش وتنها را مبارزه با تهاجم فرهنگي استكبار جهاني ، وآشنا نمودن آنان با حقايق زندگي وارزش هاي ديني وانساني است ؛ چنان كه در مكتب تربيتي معصومين عليه السلام به اين حقيقت تصريح شده است، حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: علموا صبيانكم ما ينفعهم به لا يغلب عليهم ُ المرجعه برأيها ؛ به كودكانتان مطالبي بياموزيد كه برايشان سود مند ومفيد است  تا اين كه [ گروه هاي منحرف مثل] مرجئه با عقيده باطل شان، بر آنان غالب نشوند ، وافكار انحرافي خود را بر آنان الق نكنند.[20]

پدران ومادراني كه ارتباطشان با معارف ديني وآيين خداوندي ضعيف است و اسلام را منحصر به چند ركعت نماز وروزه وحج خشك وبي روح وامثال آن پنداشته اند ونه آيين كاملي كه براي تمام شعون انسان و زندگي دستور العمل داده وپايبندي به آن سعادت وخوشبختي انسان دردنيا وآخرت  مي شود، در تعليم وپرورش صحيح اسلامي استعداد هاي فطري وتغذيه روحي خود وخانواده كوتاهي مي كنند و بيشتر به جنبه  جسماني وتأمين نياز هاي مادي وياد گيري علوم روز توجه مي كنند در نتيجه خود وخانواده را از كمالات معنوي واخروي محروم كرده وغالباً به آتش فسادها وآلودگي ها گرفتار شده يا مي شوند. حتي بسياري از آن ها با دست خويش زمينه هاي انحراف وآلودگي به فحشا را براي فرزندان خود فراهم مي كنند؛ مثل تهيه فيلم هاي مستهجن، آنتن ماهواره، وامكانات سوء از اينترنت، شركت در مجالس لهو ولعب وهم نشيني با اهل هوس كه به فرموده حضرت علي عليه السلام: فراموش خانه ايمان ومحل حضور شيطان است[21]     تعلیم و تربیت غربی به یادگار مانده از دوران سیاه رژیم ستم شاهی و خوگرفتن عده اي از خانواده ها با آن، به گونه ای که پاره ای از خانواده های اهل نماز و عبادت هم بی حجابی و ابتذال در پوشش را چندان مهم نمی شمرند، خود از جمله عوامل ترویج این پدیده است.

باور های غلط در باب مسائل تربیتی

        اعتقاد به این که اگر دختران نزدیک سن بلوغ و حتی سال های اولیه ی بلوغ را به پوشیدن چادر و رعایت حجاب وا داریم،اورا عقده ای می سازد!شاید به وفور دیده باشید زنان چادری را که دخترکی بدحجاب همانند عروسکی با لباس های رنگارنگ و نیمه برهنه همراه خویشتن دارند.اگر از او بپرسی،خانم محترم شما که خود مسلمانید و باحجاب،چرا دخترتان را این گونه در معرض دید نامحرمان قرار می دهی؟در پاسخ می گوید:او فعلاً بچه است و دوست دارد از این گونه لباس ها بپوشد.اگر مانعش شویم،عقده ای می شود و یا این که فعلاً جوان است و باید لذت ببرد و... .

   اعتقاد به قانون عرضه و تقاضا در خصوص مسأله ی ازدواج و این که اگر دختر جوان با چهره ی آرایش شده و لباس های جذاب و قیافه ی زیبا بیرون نیاید، روی دست مادر می ماند و به اصطلاح عامیانه «می ترشد».اگر خود را «عرضه»نکند،«تقاضایی» هم برای او وجود نخواهد داشت.

          اعتقاد به این که حضور دختران در مجالس جشن و عروسی و حتی داشتن دوست پسر و مکاتبه با او نشانه ای از «اجتماعی شدن» آن ها است.  اعتقاد به این که بایستی به کودکان و نوجوانان آزادی داد تا هر گونه که می خواهند بپوشند و آرایش کنند و... تا قدرت تصمیم گیری آن ها در این گونه مسائل بروز نماید.

         اعتقاد به این که رعایت حجاب و پوشیدن چادر محدود به زمان یا مکان خاصی است،فی المثل در مدرسه یا مسجد و یا گاه تشرف به زیارت و مجالس عزاو...بایستی حجاب داشت و چادر سر کرد،اما در مجالس مهمانی و عروسی و بازار و خیابان و پارک و تفریح و...چندان مهم و ضروری نیست.

          اعتقاد به این که چادر و حجاب مال مادربزرگ ها و قدیمی ها است،زنان و دختران جوان امروزی را نمی توان به رعایت حجاب و چادر واداشت. و ده ها باور غلط از همین قماش،نمودها و رسوباتی به جا مانده از تعلیم و تربیت منحط غربی است و بی تردید نقش خانواده در ایجاد باور های غلط یا درست تربیتی و به ویژه نقش الگویی «مادر» در آموزش حجاب به فرزندان خویش بسیار مؤثر و تعیین کننده است.

بدآموزی های برنامه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی و مطبوعات

پاره ای از برنامه های تلویزیونی به ویژه سریال های خارجی و حتی سریال های داخلی و نیز برخی فیلم های سینمایی،با به نمایش گذاشتن زنان و دختران بی حجاب و بدحجاب با آرایش های آن چنانی و لباس های مدل دار مد روز آن چنانی تر،قبح این قبیل موارد را در ذهن و فکر افراد جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان از میان برده و کم کم زمینه ی گرایش به مدپرستی و آرایش های مبتذل و بی حجابی را در میان زنان و دختران و پسران مسلمان فراهم می آورند و به گونه ای نامرئی و تدریجی، شیوه ها و ارزش های زندگی غربی و غرب مآبانه را در روح و فکر جامعه رسوخ می دهند.

بسیار اتفاق افتاده که وقتی در خیابان به خانم بدحجابی اعتراض شده،باقیافه ای حق به جانب و از موضع قدرت اظهار داشته است: من که از فلان خانمی که در تلویزیون جمهوری اسلامی به نمایش می گذارید بدتر و بی حجاب تر نیستم؟!!با اینکه مسئله ی حجاب و پوشش(اعم از زن ومرد)یکی از مسائل مبتلا به جامعه است،تا کنون برنامه های جذاب و مفیدی که بیانگر اهمیت و حدود و ضوابط این پدیده و یا در ترویج و تشویق به آن باشد،چه در صدا و چه در سیما،کمتر دیده ایم.

عوامل اقتصادی و اجتماعی

مسائلی از قبیل فقدان الگوی مصرف، تکاثر و افزون طلبی مرفهین بی دردی که ثروت های باد آورده را در اختیار دارند، عیاشی ها و خوش گذرانی های این گروه،مسافرت های پی در پی به خارج از کشور،فعالیت سودجویانه ی بوتیک داران و تولید کننگان و فروشندگان لباس های مبتذل و... از یک سو و مهاجرت های بی رویه ی روستائیان به شهرها،حاشیه نشینی، مشکل کمبود مسکن،آپارتمان نشینی،مشکل ازدواج و بی کاری و طولانی شدن مدت تحصیل،بحران های خانوادگی و... از سوی دیگر،زمینه ی گرایش به فساد و بی بند و باری به طور اعمّ و ابتذال در پوشش به طور اخصّ را فراهم آورده است.

به تعبیری دیگر عوامل دسته ی اول سبب رشد و ترویج پدیده ی بی حجابی در میان شمال شهری ها است که بیشترین بی حجابی ها و زشت ترین جلوه های آن در میان آن ها به چشم می خورد.و عوامل دسته ی دوم سبب رشد و ترویج این پدیده در میان جنوب شهری ها است.[22]

ضعف ایمان و عدم شناخت و آگاهی

ایمان، اعتقاد قلبی و التزام عملی به دستورات الهی است که از نظر روانی ضامن حفظ انسانها از سقوط در ورطه خودخواهی و فساد است. بی حجابی نتیجه فقر فرهنگ دینی است؛ کسی که از این فرهنگ غنی دور است و نسبت به آن دانسته و ندانسته جهل می ورزد یا التزام عملی به باید های دینی از جمله حجاب ندارد، نمی تواند به راحتی تن به پذیرش آن دهد  امیرمومنان علیه السلام می فرماید: الناس اعداء ما جهلوا  مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند.[23]

دگر آزاری

 این مولفه که خود معلول عوامل دیگر روانشاختی مثل عقده های حقارتی است در برخی موارد، زنان را به یک بیمار روانی که علاج درد خود را در آزار دیگران می بیند ،تبدیل می کند. ریشه این گونه تمایلات بیمار گونه معمولا حقارت های خانوادگی است که از سر تربیت های غلط و ناسالم است.

صید دلهای مردان

 از جمله تفاوت های روانی بین زن و مرد اینست که زن میل شدیدی به دلبری دارد چنانکه اسباب آن نیز در وجود او بیشتر قرار داده شده است. گاهی این میل روانی به حد افراط رسیده و محبوبیت عمومی را طلب می کند و به یک همسر بسنده نمی کند.

 زیبایی طلبی

 زیبایی طلبی از جمله گرایش های فطری است که در وجود انسانها به صورت ذاتی قرار داده شده است. تصور برخی از زنان به غلط آن است که حجاب مانع و ناقص بروز زیبایی های آن هااست لذا کثرت رنگ ها و مدها و جلوه های متفاوت بی حجابی بروز و ظهور می یابد غافل از آنکه زیبایی تعریف و حد و مرز خود را دارد و اگر از حد اعتدال عبور کند و به تعبیر قرآن به « تبرج » بینجامد یک بیماری روانی می شود که گاهی سبب اتلاف عمر و هزینه های سنگین اقتصادی اجتماعی می شود.

ازدواج

 عده ای از دختران و زنان بی حجابی و جلوه گری را پلی برای رسیدن به ازدواج می دانند، غافل از آنکه ظاهر و درجه تاثیر آن در زندگی زناشویی سهم کوچکی از تمام زندگی دارد بویژه آنکه پسند بر اساس ظاهر، آفت بروز مجدد آن پس از ازدواج را هم دارد هر چند بر اساس واقعیت شاید این جلوه نمایی شانس ازدواج را بالا ببرد اما در استحکام و ادامه زندگی نقش منفی بازی خواهد کرد.

ضعف حیا

 حیا و عفت از جمله ملکات نفسانی و روانی هر انسانی است که او را از ارتکاب بسیاری از گناهان باز می دارد؛ به فرموده معصومین کسی که این مولفه را ندارد از دین داری محروم است!!  این پرده عصمت بین خداوند و بنده و بین بنده با بندگان دیگر مانع بروز بی حجابی می شود.

اظهار غنای مالی

 این عامل روانی نیز ریشه در خودنمایی و تفاخر انسان دارد که برخی افراد به شکل افراطی بروز می کند و چون عامل دوم راهی برای کسب موقعیت های کاذب اجتماعی است که خود معلول عوامل روانی دیگر است به این دسته باید گفت:

تن آدمی شریف است به جان آدمیت            نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

نحوه پوشش در مقابل محرمان ونامحرمان، در خانواده

در قرآن مجيد، جاهايى را که پوشش در برابر مَحْرَمان واجب نيست، را بيان مى کند:

الف -  «لاجناح عليهنّ فى آبائهنّ و لا ابنائهنّ ولااخوانهنّ ولا ابناء اخوانهنّ ولاابناء اخواتهنّ ولانسائهنّ…» [24]

پس از آن که آيه حجاب ، درباره همسران پيامبرصلي الله عليه وآله نازل  شد، بر همگان واجب شد که از پَس پرده با همسران پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم  سخن بگويند.

ب. «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهنّ… ولايبدين زينتهنّ الاّ ما ظهر منها وليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ ولايبدين زينتهنّ الاّ لبعولتهنّ او آبائهنّ، او آباء بعولتهنّ، اوابنائهنّ او ابناء بعولتهنّ، او اخوانهنّ، او بنى اخوانهنّ، او بنى اخواتهنّ، او نسائهنّ… ولايضربن بارجلهنّ ليعلم ما يخفين من زينتهنّ…» [25]

اين آيه شريفه در چهارمين مرحله از نازل شدن حکم حجاب انجام پذيرفت، از اين روى در اين جا، آن بخشى را که درباره پوشش بانوان در برابر محرمان است، در چند نکته، در کانون بحث و توجه خويش قرار مى دهد.

1 -  خويشانِ جداشده از قاعده و حکم کلى، در آيه شريفه، هشت دسته اند که نخستين دسته آنها که شوهران باشند، حق دارند هرگونه نگاه لذت جويانه به همسران خود داشته باشند. اين اباحه، از دليلهاى بسيار قرآنى، روايى و… به دست مى آيد.

به هرحال اين آيه، تنها دلالت مى کند بر اين که زن، لازم نيست، زينت خود را از شوهرش بپوشاند و بر مطلب ديگرى در اين باره دلالت ندارد.

2 -  دسته دوم، چهارم، ششم، هفتم و هشتم، همان خويشان نسبى اند که در آيه 55 از سوره احزاب، مطرح شده بود.

نتيجه: همان گونه که زنان پيامبر«ص» لازم نيست زينت خود را از خويشان نسبى بپوشانند، زنان مؤمن نيز، لازم نيست زينت خود را از خويشان نسبى بپوشانند.

3 -  زنان مؤمن، در برابر دسته سوم و پنجم هم، وظيفه اى در پوشش ندارند. اين دو دسته، در آيه 55 سوره احزاب، که درباره همسران پيامبر بود، وجود ندارد، زيرا پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نه پدرش زنده بود و نه فرزند پسرى داشت. بويژه در هنگامِ نازل شدن آيه شريفه، پسرانى که پيامبر از خديجه داشت، رخت از جهان بر بسته و ابراهيم، فرزند ماريه هم، چشم به جهان نگشوده بود.

4 -  خداوند در هر دو آيه، تکليف را متوجه بانوان کرده است، نه آقايان. در آيه 55 سوره احزاب فرمود: «لاجناح عليهنّ في…» يعنى در برابر ديگران، پوشش نداشتن گناه است. در اين آيه «نور31/» فرمود: «لايبدين زينتهنّ الاّ لبعولتهنّ او…» يعنى بانوان، وظيفه دارند که خود را از مردان بپوشانند، مگر از چند دسته اى که در آيه ذکر شده است.

5. از ظاهر آيه شريفه بر مى آيد، زن در برابر خويشاوندان هفت گانه، بلکه در برابر تمامى گروههاى دوازده گانه، جدا شده، همان حالت پيشينِ خود را دارد. يعنى بايد آنچه را پيش از فرو فرستاده شدن آيه حجاب مى پوشانده، بپوشاند و آنچه را نمايان مى ساخته، مى تواند اکنون نيز نمايان سازد.

محرم و نامحرم در تحریر الوسیله امام خمینی‌(ره)

محرم کسی است که در نگاه به او و نگاه او محدودیت سایر افراد نیست و ازدواج با او حرام است. به‌جز همسر که محرمیت او با ازدواج است و احکام خود را دارد.

اسباب محرمیت:

۱- نسب: که خویشاوندی پدر و مادری را شامل می شود.

۲- سببی: که خویشاوندی با ازدواج است.

۳- رضاعی:‌که خویشاوندی با شیر خوردن حاصل می‌شود.

محارم سببی:

هفت دسته از زنان و مردان به سبب خویشاوندی نسبی با یکدیگر محرمند. و نمی‌توان با آن‌ها ازدواج کرد،‌مادر و مادر‌بزرگ، دختر و دختر فرزند، خواهر، خواهر‌زاده، برادر‌زاده، عمه و خاله، و غیر از این‌ها زنان و دخترهای دیگر نامحرم هستند.

و همچنین پدر و پدربزرگ، پسر و پسر فرزند، برادر، خواهرزاده، برادرزاده، عمو، دایی نیز برای دختران محرم هستند و بقیه مردان و پسران حتی شوهر‌خواهر و برادرشوهر نامحرم هستند.

محارم رضاعی

اگر کودکی با شرایطی که در کتب فقهی آمده از زنی شیر بخورد، موجب محرمیت برخی افراد به او می‌شود.

از‌جمله این شرایط می‌توان به شرایط زیر اشاره کرد:

این‌که کودک شیر را از پستان بخورد،‌شیر خالص باشد، دوسال بچه تمام شده باشد، کودک به سبب قی، شیر را قی نکند،‌حد‌اقل یک شبانه‌روز شیر سیر بخورد و در بین آن غذا یا شیر دیگری را نخورد، یا پانزده مرتبه شیر بخورد و یا مقداری شیر بخورد که باعث رویش گوشت و محکم شدن استخوان کودک شود.

در این‌صورت زنی که به بچه‌ای شیر داده، مادر و مادربزرگ زن، خواهران آن زن، دختران و نوه‌های او، عمه و خاله زن و نیز زنانی‌که به شوهر آن زن محرم هستند به این کودک محرم می‌شود و نمی‌تواند یا آن‌ها ازدواج کند.

و اگر کودکی که از زن دیگری شیر خورده، ‌دختر باشد، ‌شوهر آن زن، پدر‌شوهر او، پسرها و نوه‌ها،‌برادران شوهر، عمو دایی شوهر، برادران زن، عمو و دایی زن،‌پدر‌ و پدربزرگ زن عمو و دایی زن برآن دختر محرم می‌شوند.

تماس جسمی با نامحرم

یکی از کارهایی که خداوند بندگانش را از انجام آن نهی کرده است تماس جسمی با نامحرم است، در احادیث بسیاری ازاهل بیت علیه السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله این کار نهی شده است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرمایند: "هر مردی که با زن نامحرمی دست دهد، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد ، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت".[26]

نظر مراجع تقلید در مورد تماس جسمی با نامحرم

تمام مراجع تقلید عظام، هرگونه تماس جسمی بین دختر و پسر نامحرم را حرام می دانند، حتی دست دادن با افراد نامحرم از دینهایی غیر از اسلام است و افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند نیز از این کار منع شده اند. و فقط در صورتی دست دادن با نامحرم جایز است که از روی دستکش باشد، به شرط آنکه دست یکدیگر را فشار ندهند و قصد لذت بردن نداشته باشند.[27]بنابراین دست دادن دختر با پسر نامحرم از منظر اسلام حرام است.

آداب ورسوم نوع پوشش در روابط خانوادگي در بعضي مناطق ايران

با توجه به گستردگی روابط اجتماعی و عدم رعایت برخی آداب و رسوم شرعي بین خانواده ها به خصوص در بعضي از مناطق ايران رفتارهای غیر شرعی در نحوه احوال پرسی بین فامیل های سببی و نسبی واينكه اين گونه رفتارها از نظر آن ها اشكال ندارد، چرا كه آن ها معتقد اند كه از كودكي با پسر خاله ودختر خاله و ديگر اقوام نسبي بزرگ شده اند پس الان هم كه به حد بلوغ رسيده اند مانعي ندارد در مقابل آن ها پوشش را رعايت نكنند، يا با آن ها مصافحه كنند و يا در بعضي از خانواده ها،  شوهر خواهر وزن برادر و ديگر اقوام سببي رامحرم مي دانند!! درصورتي كه در شرع مقدس اسلام حكم اين گونه اقوام با ساير نامحرمان هيچ تفاوتي ندارد، لذا  مراجع درباره چگونگي حكم آن فرمودند:   

 آیت الله العظمی خامنه ای

بر هر زن و مرد مکلفى (اعم از فامیل و غیر آن) شرعاً واجب است در تماس و نشست و برخاست با جنس مخالف حریم ضوابط شرعى و مقررات اسلامى را دقیقاً مراعات نمایند و از هرگونه عمل و رفتارى که آمیخته به ریبه و یا موجب ترتب فتنه و فساد باشد، جداً احتراز نمایند و مصافحه و دست دادن با نامحرم به هیچ وجه جایز نیست.

 آیت الله العظمی مکارم

دست دادن زن و مرد نامحرم جایز نیست سعی کنید با زبان خوب جلوی این رسم گرفته شود و این حکم در مورد افراد نامحرم چه فامیل باشند چه نباشند یکسان است.

آیت الله العظمی مظاهری

رفت و آمد به اندازه متعارف داشته باشید و تا می‌توانید گناه نکنید و دست دادن به نامحرم ولو خودی حرام است.

احكام اجازه خواهى‏

اگر در آيات قرآنى و بويژه "سوره نور" بادقت نگاه كنيم به اين حقيقت خواهيم رسيد كه مقصود از احكام‏شريعت پيرامون پيوند ميان مرد وزن ساختن خانه‏اى آكنده از ايمان‏است وخانواده براين پايه‏ استوار مى‏باشد، بر اين اساس براي سالم ماندن خانواده ازانحراف هاي اخلاقي، خداوند ورود به اطاق خواب را از سوى اعضاى خانواده جززن وشوهر وكودكان در اوقات مخصوص حرام كرده است، كه افرادغالباً در اين اوقات برهنه ويا در لباس كوتاهند )كه از اين امر لزوم‏رعايت آداب وشؤون اسلامى در لباس پوشيدن را در مى‏يابيم خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ‏أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحينَ‏تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِن الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ‏عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ‏اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكِيمٌ[28]

"اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بايد مملوكهاى شما )بردگانتان(وهمچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيده‏اند در سه وقت از شما )براى‏ورود به خلوتگاه واطاق خوابتان( از شما اجازه بگيرند، قبل از نمازصبح، ونيم روز )ظهر( هنگامى كه لباسهاى )معمولى( خود را بيرون‏مى‏آوريد، وبعد از نماز عشا، )اين اوقات سه گانه( سه وقت خصوصى‏براى شماست، در غير اين سه وقت گناهى بر شما وبر آنان نيست )كه‏بدون اجازه وارد شوند وبرگِرد يگديگر بگرديد، اين چنين خداوندآيات را براى شما تبيين مى كند وخداوند دانا وحكيم است."

خداوند مسلمانان را چنين تربيت كرده كه به بندگان وكنيزان ملكى‏وكودكان نابالغ خود دستور دهند كه به هنگام ورود به خلوتگاههاى‏ايشان (اطاق خواب واستراحت) اجازه بگيرند. اوقات اين‏خلوتگاهها عبارتند از پيش از پگاه و هنگام قيلوله بعد از ظهرو هنگام خواب شب پس از نماز عشاء.

از اين آيه الهام مى‏گيريم كه انسان دو گونه خلوتگاه دارد كه ورود در آن از سوى ديگران بدون اجازه گرفتن جايز نيست:

نخستين آن عمومى است، كه هيچ يك از مردم اجازه ندارد به‏خانه كسى در آيد مگر پس از اجازه خواستن.

دوم: خاص اهل خانواده وتوابع آنان بجز زن وشوهر است. كه هرانسانى بايد در اوقات استراحت اذن ورود بطلبد ودر زمانهايى كه‏احتمال مى‏رود آدمى برهنه يابه معاشرت زناشويى مشغول باشد.

از اين سخن پروردگار: (ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ) "سه وقت خلوتگاه‏شماست"، در مى‏يابيم كه اين حكم، همه خلوتگاهها را در برمى گيرد حتى اگر در غير اين اوقات باشد وآن به عرف هر گروهى بستگى‏دارد. پس اگر در ميان برخى از مردم هنگام استراحت، پس از نمازصبح باشد ونه پيش از آن - چنانكه امروزه بسيارى از خانواده‏ها چنين‏هستند - حكم اجازه خواهى ورخصت طلبيدن، آن وقت را نيز در برمى‏گيرد.

ونيز از اين سخن پروردگار: (الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ) "بندگان ملكى‏شما". فهميده مى شود كه بنده ملكى خواه زن باشد يا مرد مى‏توانددر غير اوقات خلوتگاه براى ارائه خدمت به درون اطاقها رفت وآمدكند همانطور كه براى طفل غير بالغ جايز است.

واز اين سخن خداوند كه مى‏فرمايد:

وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ‏كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِه وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[29].

"وهنگامى كه اطفال شما به سن بلوغ مى‏رسند بايد) در همه اوقات(اجازه بگيرند، همان گونه كه اشخاصى كه قبل از آنها بودند اجازه‏مى‏گرفتند، اين گونه خداوند آياتش را براى شما تبيين مى كند وخداوندعالم وحكيم است."

از اين سخن خداوند چنين در مى‏يابيم كه آن كودكى بايد اجازه‏بگيرد كه به سن تمييز يعنى سنى كه بتواند خوب وبد را از هم‏تشخيص دهد رسيده باشد.

در حديثى حلبى از امام صادق‏عليه السلام روايت كرده كه به حضرت‏عرض كردم: آيا مرد بايد هنگام ورود بر پدرش اجازه بگيرد؟

حضرت فرمود: آرى.. من در حالى از پدرم اجازه مى‏گرفتم كه‏مادرم نزد او نبود، بلكه زن پدرم در كنار او به سر مى‏برد. مادرم مرده‏بود در حالى كه من نوجوان بودم وشايد در خلوتگاهشان چيزى بودكه دوست نداشتم كه آنان را در آن حال بطور ناگهانى ببينم وآنها نيزاين كار را از من ناپسند مى داشتند، پس دريافتم در اين هنگام گفتن(‏سلام )به صداى بلند( بهتر ونيكوتر است).[30]

اشرف غفاریان روح پرور

مدرسه علمیه رضویه

زمستان 1390

منابع ومأخذ

قرآن کریم.

* نهج البلاغه.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ه. ق.

کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری، چاپ چهارم، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ه. ق.

نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ترجمه: مجتبوی، چاپ سوم، تهران، حکمت، 1372

شیخ صدوق، علل الشرایع، نجف، المکتبه الحیدریه، 1386 ه. ق

حرّعاملي، محمد بن الحسن: وسائل الشيعه، احياء التراث العربي، بيروت [بي تا]

وسائل الشيعه، محمدبن الحسن الحر عاملي، ج14، انتشارات دار احياء التراث العربيه، بيروت-لبنان.

محمدی ری شهری، محمد میزان الحکمه،ترجمه: حمید رضا شیخی، ویرایش سوم چاپ دوم،قم ، انتشارات دارالحدیث، 1379،ج1

رساله واستفتائات مراجع عظام .

هدايتخواه، ستار، زيور عفاف (پاسخ به اشكالات وشبهات وارده بر حجا ب اسلامي)، ناشر: معاونت پرورشي اداره كل آموزش وپرورش خراسان،  چاپ اول،پاييز1374

كوهي، محمد رضا، آسيب شناسي شخصيت ومحبو بيت زن، انتشارات اتقان، چاپ اول، اسفند 1383، چاپ دوم پاييز 1384

 لاریجانی، محمدجواد، تدین، حکومت و توسعه، چاپ اول، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر، 1377.

استاد ملک، فاطمه، حجاب و کشف حجاب در ایران، چاپ اول، تهران، مؤسسه مطبوعاتی عطایی، 1367.

طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، تهران، کتاب خانه نینوا، بی تا.

انون، فرانتس، الجزایر و مسئله حجاب، ترجمه: تابنده، نشر شهدا، بی تا .

[1] -  سوره اسراء، آیه 83و84.

[2] - نهج البلاغه، نامه53.

[3] - سوره رعدريال آیه 24.

[4] -   بحار الانوار،ج101،ص132،باب6.

[5] - سایت یاس نبی.

[6] - سوره غافر، آيه 8.

[7] - سوره رعد، آيه 23وسوره طور، آيه 21.

[8] - سوره، آل عمران، آيه 38.

[9] - همان، آيه39.

[10] - همان، آيه45-46.

[11] - سوره ابراهيم، آيه40.

[12] - سوره بقره، آيه 128.

[13] - سوره صافات، آيه102.

[14] - سوره فرقان، آيه 74.

[15] - براي آگاهي بيشتر به كتاب حلي‍ة المتقين، بحث ازدواج وزفاف مراجعه كنيد.

[16] - آسيب شنا سي شخصيت ومحبوبيت زن، محمد رضا كوهي، ص267- 273.

[17] - سوره اسراء، آيه 64.

[18] -  به نقل از كتاب زيور عفاف، ستار هدايتخواه: دکتر یوسف فضایی، تحقیق در تاریخ و عقاید، ص149

[19] - درفقه اسلامي حكم اين افراد مانند تمام مردان نامحرم ديگر است.

[20] - بحا الانوار ، ج2، ص17.

[21] - نهج البلاغه، خطبه 86.

[22] - براي مطالعه بيشتر به كتاب زيور عفاف پاسخ به اشكالات وشبهات وارده بر حجاب اسلامي،مؤلف، ستار هدايتخواه مراجعه كنيد.

[23] - میزان الحکمه ، ج1، ص214.

[24] - سوره احزاب، آيه 55.

[25] - سوره نور،آيه 31.

[26] - بحارالانوار، ج 101، ص 32)

[27] - رساله آیت الله امام خمینی(ره) مساله 2438، کتاب استفتائات آیت الله خامنه ای سوال 1069، کتاب استفتائات آیت الله مکارم شیرازی جلد 2 فصل 30 سوال 1024 تا 1027، کتاب استفتائات آیت الله بهجت احکام روابط زن و مرد سوال 625، کتاب استفتائات آیت الله میرزا جواد تبریزی احکام نگاه کردن سوال 1626، استفتائات آیت الله سیستانی کتاب نامحرم و حجاب، کتاب استفتائات جامع المسائل آیت الله فاضل لنکرانی جلد 1 سوال 2097، کتاب استفتائات آیت الله نوری همدانی جلد 1 سوال 935 و جلد 2 سوال 655، استفتائات آیت الله صافی گلپایگانی بانوان و مشاغل اجتماعی سوال و جواب، کتاب استفتائات آیت الله وحید خراسانی احکام ازدواج و مسائل حجاب سوال 10.

[28] - سوره نور، آيه 58.

[29] - سوره نور، آيه 59.

[30] - وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏157، از ابواب مقدّمات نكاح، باب 119،حديث‏2.